#شعر_سپید_معاصر
#شاعر
#شاعران
#شعر_ازاد
بی زمانی همچون انوار خورشید است
نوریست که در یک کاسه پر از اب
تلو تلو میخورد
رنگ زردیست در تمام جعبه مداد رنگی های دنیا
ماهی ایست که در لحظه شنا میکند
موجیست که تکرار نمیشود
کوچه ایست که راه به بن بست ندارد
شیار های نانوشته انگشتانم هست که در لابه لای صورت های پنهان چشمانم گم میشود
شاید هم شعریست که خود را در زمان گم کرده است
آرایه های ادبیست که در طاقچه قلبم نمایان میشود
نمیدانم اما
آرزویی باید باشد در دل جاده ای بیانتها
که میخواهد در یک صورت بنشیند
اما نمیتواند
اریحا
#اریحا
برچسب : نویسنده : msaharkhaleghiniyaa بازدید : 43