غلمان و
من در فکرت هستم در فکر آن چشمان تو
من شدم جادوی چشمان بی همتای تو
می روم با راز های پنهانی در دلم
که شدم غلمانی زیبا روی ز دیار غلمان تو
هیچ آثاری نیست در این صحرای بی آب و علف
می روم حوری ببینم ز دیار صنمان تو
ساقی شراب بریز پی در پی در جامی زرین
که شدم محو صورت تابان تو
گل رخ بیدار شو از این خواب عظیم
که تو خواب دیدی که سپیدار شده مهمان تو
غزل
گل رخ
شعر...
برچسب : نویسنده : msaharkhaleghiniyaa بازدید : 178