در انتظار کبوتری سفیدی هستم که باهاش گفت گو کنم بگویم چقدر دلم تنگ است چقدر خسته ام چرا انقدر هم زندگی انقدر که ما ادما دوست داریم انقدر هم دل چسب نیست کاش کبوتری بودم که پرواز میگرد خودم در من خودی خود گم شده کاش کبوتر را میدیدم و با او حرف میزد. از انسان ها میگفتم از انسانهاهی که. جهان برای همه موجودات حتی برای هم جنسشان بد کرده اند. از خود م. میگفتم که چقدر زندگی. برای ما انسانها یک نوا,دوری ...ادامه مطلب
در انتظار کبوتری سفیدی هستم که باهاش گفت گو کنم بگویم چقدر دلم تنگ است چقدر خسته ام چرا انقدر هم زندگی انقدر که ما ادما دوست داریم انقدر هم دل چسب نیست کاش کبوتری بودم که پرواز میگرد خودم در من خودی خود گم شده کاش کبوتر را میدیدم و با او حرف میزد. از انسان ها میگفتم از انسانهاهی که. جهان برای همه مو, ...ادامه مطلب